عنوان کتاب:
انسان در جستجوی معنا
نویسنده: ویکتور فرانکل
مترجم: پردیس پاشا زاده
ناشر: آذرگون
🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱🍁🌾🍂🌱
🔆 کتابی دو بخشی که هم میتوان آن را یک سرگذشتنامه و رمانی تقریبا کوتاه دانست و هم یک کتاب روانشناسی
در بخش اول کتاب گذری کوتاه بر حوادث جنگ جهانی دوم و اردوگاههای کار اجباری بصورت تقریبا جزئی بدون اشاره به حوادث دردناک آن دوران و اگر گاها اشاره شده است نویسنده سریع در پاراگراف بعد بحث دیگری را آغاز میکند چرا که به گفته خودش بیشتر به بعد درمانی و روان انسانهای درگیر و قربانیان این حوادث توجه میکند و تغییرات روحی و روانی این قربانیان را از روز اول کار در اردوگاه تا روز آخر بررسی میکند.
🔆 بخش دوم کتاب به دیدگاهها و نظرات روانشناسی دکتر فرانکل و مکتب لوگو تراپی یا معنادرمانی که خودش بنا نهاده میپردازد.
چگونه است که یک انسان یا گروهی از انسانها میتوانند در سخت ترین شرایط دوام بیاورند؟ چرا انسانها میتوانند شرایط سخت را تحمل کنند؟ این سوالات با مکتب لوگوتراپی پاسخ داده میشود. تا وقتی زندگی برای انسان معنا داشته باشد هر چیزی قابل تحمل، قابل رسیدن، قابل باور است و میتوان از زندگی لذت برد و درست زندگی کرد. این یک تعریف ساده از معنا درمانی یا همان لوگوتراپی است.
🔆 خوبی این کتاب برای من این بود که با مطالعه بخش اول ناخودآگاه شروع به کنجکاوی و جستجو در مورد حوادث اتفاق افتاده در آن زمان کردم. البته بیشتر وبگردی و مطالعاتی کوتاه و رصد عکسهای آن دوران و مساله هلوکاست و دیدن ابزارهای شکنجه و مرگ و اینها بود. انسان موجود بسیار پیچیدهای است که یک بعد بیمارگونه خودآزاری و از آن بدتر دیگرآزاری دارد که گاهی فجایعی جبران ناپذیر ببار میآورند. نمونه اش همین اردوگاههای کاری اجباری و مرگهای وحشتناک و نسل کشی آن دوران بوده است. یعنی این دیگر آزاری انسان را به هیولایی نفرت انگیز تبدیل میکند. چرا باید یک انسان بخودش اجازه بدهد جان انسانی دیگر یا یک نسل را به بدترین شکل ممکن بگیرد؟!
✅️ به نظرم دکتر فرانکل باید بخش سومینیز برای تحلیل و حلاجی ارواح خبیث اس اس و دار ودسته هیتلر هم به کتابش اضافه میکرد. و تغییراتی که در روح و روان این هیولاها رخ میداد را بررسی میکرد .هرچند گاهی اشاره بسیار کوتاهی برای بعضی شخصیتها کرده است اما خیلی جزئی و کوتاه بوده است. البته طبیعی است چون دکتر فرانکل خود نیز یک قربانی و بازمانده همان دوران است بیشتر به این سمت قضیه یعنی افراد کارگر و قربانی در اردوگاه واقف بوده چون چندسال با آنها کار و زندگی کرده است.
🔆 مباحث مطرح شده در بخش دوم به زبان ساده و قابل فهم بیان شده است. دکتر فرانکل روان درمانگران را در بیشتر وضعیتها راهنمایی میکند و بیشتر تاکیدش روی لوگوتراپی است. او که مخالف صد در صد پوچ گرایی است گذرا بودن زندگی را به معنی بی معنایی زندگی نمیداند بلکه با تاکید بر معناداری زندگی به جای بدبینی انسان را به تلاش بیشتر فرا میخواند (ص. ۸۹)
🔆 یکی دیگر از مواردی که در کتاب مطرح شده در خصوص مکتب لوگو تراپی این است که بر اساس قصد متضاد بنا شده است. به این معنا که از بیمار خواسته میشود با ترس و موقعیتی در او استرس یا بیم ایجاد میکند مواجه شود و در آن موقعیت قرار بگیرد.
🔆 لوگوتراپی نه آموزش است و نه موعظه. از استدلال منطقی به همان اندازه که از پندهای اخلاقی دور است، اجتناب میکند. به بیانی دیگر، نقشی که لوگوتراپیست ایفا میکند، نقش یک متخصص چشم است نه یک نقاش. یک نقاش سعی میکند تصویری از جهان را همانگونه که میبیند به ما منتقل کند؛در حالیکه یک چشم پزشک در تلاش است تا دنیا را همانطور که هست به ما نشان دهد (ص. 82)
❇️ دکتر ویکتور امیل فرانکل (۱۹۰۵-۱۹۹۷) متخصص اعصاب، روانپزشک، فیلسوف، نویسنده و بازمانده هولوکاست اتریشی بود. او در کتاب انسان در جستجوی معنااز نظریه خود دفاع میکند و کلید خوشبختی و رفاه انسان را پیدا کردن معنا و هدف در زندگی میداند.
یکشنبه 28 بهمن 1403 ساعت 00:59 هکر نست